بررسي کتاب تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري (1)


 

نويسندگان: محمد علي توحيدي*
نعمت‌الله صفري‌فروشاني **



 

چکيده
 

با توجه به اهداف و انگيز‌ه‌هاي شکل‌گيري پديده «استشراق» و بيگانگي شرق‌شناسان با فرهنگ اسلامي و منابع تاريخ اسلام، نقد و بررسي آثار شرق‌شناسي و پالودن آنها از اشتباهات غرض ورزانه و ناآگانه‌، لازم و ضروري است. کتاب تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري اثر شرق شناس سويسي جناب آدام متز، به رغم اهميت و جايگاه رفيع خود در تاريخ‌نگاري اسلامي، کمتر مورد بررسي انتقادي قرار گرفته‌ است. بررسي محتوايي، ساختاري و سندي کتاب مذکور مي‌تواند راه‌گشاي بسياري از ناگشوده‌ها در آن باشد. کتاب آدام متز در سه حوزه محتوا، ساختار و اسناد و منابع، نيازمند نقد و بررسي جدي است؛ هرچند اين کتاب از نارسايي‌هاي ساختاري و کاستي‌هاي اسنادي رنج مي‌برد اما اساسي‌ترين نقد، اشکالات محتواي آن‌ مي‌باشد که مطالب و ادعاهاي ناصواب در خصوص برخي از مسايل اسلامي و مذهب تشيع را در بر دارد. كه در اين نوشتار بدان پرداخته شده است.
کليد واژه‌ها: آدام متز، تمدن اسلامي، قرن چهارم، محتوا، ساختار، اسناد و نقد.

مقدمه
 

بي‌ترديد، يکي از مهم‌ترين بخش‌هاي تاريخ‌نگاري نوين، مطالعه و بررسي در کتاب‌شناسي يا شناخت و بررسي آثار مکتوب تاريخي است. پژوهشگران و فرهيختگان حوزه تاريخ‌نگاري اسلامي همواره درصدد معرفي آثار مکتوب در زمينه تاريخ اسلام و شناخت امتيازات يا کاستي‌هاي آن هستند. تحقيق و بررسي نوشته‌هاي تاريخي، به سبب پيچيدگي وقايع و رويدادهاي تاريخي و وجود ناهمواري‌هاي فراوان در مسيرکشف يا بازسازي‌ آنها، ضروري و اجتناب‌ناپذير مي‌نمايد و ارتباط تنگاتنگ انکشاف رخدادهاي گذشته، با آثار مکتوب تاريخي، بايستگي کتاب‌شناسي را در مورد اين نوع کتاب‌ها، مضاعف مي‌گرداند. تأثير شرايط حاکم بر عصر مورخان مسلمان، گرايش‌ها و نگرش‌هاي آنان، شيوه‌هاي گردآوري اطلاعات و داده‌ها و روش تاريخ‌نگاري آنها در صحت و سقم مطالب تاريخي همواره دغدغه خوانندگان را در پي‌داشته و در آنچه به نام« شرق‌شناسي» مصطلح اهل تحقيق شده است که معجوني از تاريخ فرهنگ و تمدن، جامعه‌شناسي، مردم‌شناسي، اقتصاد و تحولات سياسي و اجتماعي اقوام و ملل شرق، به‌ويژه مسلمانان مي‌باشد، اين دغدغه به‌گونه جدي‌تر مطرح است، زيرا اگر گرايش فرقه‌اي يک مورخ مسلمان، او را به تحريف و ناديده‌انگاشتن برخي از حقايق تاريخي وا مي‌دارد، وجود انگيزه‌هاي اين‌چنيني در مستشرقان و آثار شرق‌شناسي آنان به مراتب بيشتر است تا آنان را به قلب حقايق تاريخي برانگيزاند، زيرا در شرق‌شناسي قديم نوعي غرض‌ورزي آشکار و مطالب کينه‌توزانه به مجموعه‌هاي ديني شرق، خصوصاً اسلام وجود داشته‌ است، همچنان كه استشراق نوين اساساً يک پديده‌اي استعماري است که براي زمينه‌سازي سلطه‌يابي همه‌جانبه بر اقوام و ملل شرق، خصوصاً مسلمانان پي‌ريزي شده است. درواقع، شرق‌شناسان، همان پيش‌قراولان و طلايه‌داران استعمار بودند که در هيئت سياح و کسوت مورخ، سرزمين‌هاي ملل و اقوام شرق را درنورديدند. هرچند در دوره‌هاي اخير، برخي از آثار شرق‌شناسي تا حدودي جنبه علمي يافته است، اما بسيار ساده‌انگارانه خواهد بود که به دور از دغدغه و نگراني و با پندار علمي صرف به آنها نگريسته و بدون نقد و بررسي، تصديق شود.
يکي از نوشته‌هاي مهم و برجسته مستشرقان در باب تاريخ وتمدن اسلامي، کتاب آدام متز، شرق‌شناس سوئيسي است که تمدن اسلامي درقرن چهارم هجري را به تصويرکشيده است. اين کتاب به زبان‌هاي انگليسي، عربي و فارسي ترجمه شده و توجه فراوان مسلمانان را در حوزه تاريخ اجتماعي مسلمانان به خود جلب كرده است. به‌‌رغم گستردگي دامنه اطلاعات و شعاع علمي آدام‌ متز و وسعت آگاهي وي از منابع متعدد تاريخ اسلام، چاپ تحقيقي و انتقادي کتاب تمدن اسلامي درقرن چهارم هجري لازم و ضروري به نظر مي‌رسد، زيرا علاوه بر «اصل» عدم جواز اعتماد به آثار شرق‌شناسي ناپالوده اولاً: نارسايي‌هاي ساختاري، محتوايي و سندي کتاب آدام متز بر هيچ صاحب انديشه و دقت‌نظري، پوشيده نيست، ثانياً: اينکه کتاب مذکور در عين کاستي‌هاي محتوايي، سندي و ساختاري، از نظر علمي و تاريخي بسيار با اهميت است و مي‌توان گفت اولين کتابي است که در زمينه تاريخ اجتماعي مسلمانان نگارش يافته است.
هر چند بررسي کامل محتوايي، ساختاري و منابع و اسنادکتاب آدام‌ متز، کاري است دشوار و نيازمند فرصت کافي و وافي و تلاش پي‌گير و خستگي‌ناپذير، لکن نگارنده اين سطور در حد و قواره يک مقاله مختصر، به بررسي کتاب مذکور پرداخته و برحسب بضاعت علمي و زماني خويش، برخي از اشکالات محتوايي، سندي و ساختاري آن ‌را رصد کرده‌ است و اميد آنکه فتح بابي در اين زمينه باشد و چاپ تحقيقي اين کتاب ارزشمند با نقد و بررسي کامل محتوايي، سندي و ساختاري توسط پژوهشگران و اساتيد ارجمند محقق شود.

1. آدام متز
 

نويسنده کتاب تمدن اسلامي درقرن چهارم هجري هرچند به واسطه کتابش از شهرت نسبي برخوردار شده، لکن در ميان پژوهشگران و انديشمندان مسلمان، خصوصاً فارسي زبانان، بيوگرافي و شرح حال زندگي وي در هاله‌اي از ابهام قرار دارد و مي‌توان گفت آدام متز، نويسنده چيره‌دستي که درباره دوره طلايي تمدن اسلامي قلم زده و اثر کم نظيري را در اين زمينه، خلق کرده است، براي پژوهشگران مسلمان آن گونه که بايد، شناخته شده نيست، به همين دليل در آثار پژوهشي، ردپايي از وي ديده نمي‌شود.
آدام متز (Adam Mez)، خاورشناس آلماني‌ـ‌ سوئيسي در سال1869م در فرايبورگ آلمان (جنوب‌آلمان) ديده به جهان گشود(1) و پس از رشد و بالندگي در بازل(Basel) سوئيس اقامت گزيد(2) و بر کرسي استادي «زبان‌هاي شرقي» دانشگاه اين شهر تکيه زد.(3) وي از آغاز فعاليت‌هاي اکادميک و دانشگاهي‌اش، به زبان و ادبيات عربي و تاريخ اسلام در قرن چهارم هجري علاقه‌مند بود که بر پايه آن در اين زمينه به تحقيق و پژوهش پرداخت و در سال1902م کتاب حکايت ‌ابي‌القاسم از ابن‌‌مطهر ازدي را از روي تنها نسخه خطي آن، به چاپ رساند و بر آن، مقدمه ممتاز، تعليقات فراوان و فرهنگ لغات افزود(4) و نهايتاً در سال1917م که هنوز کتاب ارزشمندش، با عنوان رنسانس اسلامي به زيور طبع آراسته نشده بود، در سن48سالگي رخ در نقاب خاک کشيده و دارفاني را وداع گفت.(5)

2. کتاب
 

کتاب ارزشمند تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، اثر انديشمند و شرق‌شناس پرتلاش و نويسنده چيره‌دست، جناب آدام متز است که به زبان آلماني به رشته تحرير درآمد(6) و در سال1922م که حدود پنج سال ازمرگ آدام متز گذشته بود، با نظارت إچ . ريکندورف (H.Reckendorf)، منتشر شد.(7) اين کتاب توسط استاد خدابخش هندي، از آلماني به انگليسي برگردانده شد و مترجم انگليسي، ظاهراً تعليقه‌هاي نسبتاً مفيدي نيز بر آن زده ‌است،(8) سپس محمد ‌عبدالهادي‌ ابوريده از دانشمندان مصري، آن را از انگليسي به عربي ترجمه کرد و با عنوان الحضاره ‌الاسلاميه‌ في‌ القرن ‌الرابع ‌الهجري ‌او عصر النهضه في ‌الاسلام در دو بخش منتشر كرد.(9) در سال1358 ترجمه عربي کتاب نيز توسط آقاي علي‌رضا ذکاوتي‌قراگزلو به فارسي برگردانده شد و در سال1362 انتشارات اميرکبير تهران، آن ‌را منتشر کرد و چاپ سوم آن، توسط همين انتشارات در تاريخ1377 صورت گرفت.

2ـ1.اهميت ‌کتاب
 

آثار مکتوب و دست‌نوشته‌هاي تاريخي را از يک نگاه کلي مي‌توان به دو نوع دسته بندي کرد:
1. دسته و گروهي که اهميت بالايي دارند، 2. دسته‌اي که کمتر حايز اهميت هستند. اهميت کتاب‌هاي تاريخي را مي‌توان براساس قدمت زماني، دامنه پوشش، شيوه پردازش، ميزان ارجاعات، دوره تحت پوشش، شخصيت ‌نويسنده و...، تشخيص داد. کتاب تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري را مي‌توان جزء گروه اول به حساب آورد. هرچند از نظر قدمت تاريخي، اين کتاب اثر پژوهشي جديدي است، لکن اهميت آن ‌را در فاکتورهاي ديگر بايد جستجوکرد. يکي از مهم‌ترين عوامل اهميت کتاب، شخصيت ‌نويسنده‌ آن است، چه اگر اين کتاب توسط نويسنده‌اي مسلمان، خصوصاً عرب ‌زبان به رشته تحرير در مي‌آمد، آن اندازه مهم جلوه نمي‌کرد که آدام متز مسيحي ‌سوئيسي ‌آلماني‌الاصل نويسنده آن مي‌باشد. وي به ‌رغم بيگانگي از زبان، فرهنگ، دين و سرزمين ملل اسلامي، کتابي با کيفيت وزين و شيوه نوين و کم نظير در باب تاريخ اجتماعي، فرهنگ و تمدن آنها خلق کرده ‌است.
نکته ديگر در اهميت اين کتاب، گستردگي و ميان‌رشته‌اي بودن آن مي‌باشد که به بخش‌هاي گوناگون فرهنگ و تمدن اسلامي در قرن چهارم پرداخته ‌است؛ از ملل و نحل گرفته تا اقتصاد و سياست، کلام و الهيات، فرهنگ و مردم‌شناسي، صنعت، بازرگاني و موارد ديگر.(10) علاوه ‌بر اين، کتاب ياد شده براي اولين‌بار وارد تاريخ اجتماعي مسلمانان گرديده که قبل از آن، تجربه‌اي دراين زمينه، نزد مسلمانان وجود ندارد. هرچند در ميان آثار کلاسيک و کهن تاريخ اسلام به‌گونه جسته و گريخته، اشاره‌هايي به تاريخ اجتماعي يافت مي‌شود، اما به‌گونه‌اي نيست که بتوان کتاب خاصي را تاريخ اجتماعي محسوب کرد.
همچنين دوره‌اي را که کتاب آدام متز پوشش مي‌دهد، مي‌تواند از عوامل تأثيرگذار براهميت آن شمرده شود؛ زيرا از درخشان‌ترين برهه‌هاي تمدن اسلامي به حساب مي‌آيد. همين‌طور بررسي اقليت‌هاي مذهبي، گزارش تسامح ديني مسلمانان، گزارش جزئيات، ارجاعات و منابع فراوان، از ديگر ويژگي‌هاي برجسته کتاب اوست که بر اهميت آن مي افزايد.
البته گذشته از ابعاد ايجابي کتاب، بُعد سلبي آن نيز از فاکتورهاي اهميت‌بخش محسوب مي‌شود؛ يعني به دليل دغدغه برانگيز بودن آثار شرق‌شناسي، کتاب آدام متز نيز بايسته توجه است.

2ـ2.رويکرد کتاب
 

مطالعات تمدني رايج درحوزه علم تاريخ را در يک ديدکلي مي‌توان به دو رويکرد تقسيم کرد:
رويکرد اول، مطالعات گزارش‌ گونه‌اي است که از سبک تاريخ نقلي، تبعيت مي‌کند و به آن شباهت دارد. نگاه به تمدن در اين رويکرد، نگاهي دروني است که وقايع و رويدادهاي تمدني را گزارش مي‌دهد. هرچند اين نوع مطالعات، خالي از تحليل نيست، ولي به مرحله نظريه‌پردازي در زمينه کليت تمدن نمي‌رسد. کتاب تاريخ تمدن ويل‌دورانت را مي‌توان نمونه‌اي براي اين دسته از مطالعات تمدني ذکر کرد.
رويکرد دوم، نگاه بيروني به تمدن است که طي آن، نظريه‌پردازي درباره تمدن صورت مي‌گيرد. اين‌گونه مطالعات تمدني بي‌شباهت به آنچه تاريخ عقلي ناميده مي‌شود نيست و مباحث آن، با پاره‌اي از مباحث فلسفه تاريخ و جامعه‌شناسي پيوند مي‌خورد و ارائه گزارش از رخدادهاي تمدني، صرفاً به‌منظور ذکر نمونه صورت مي‌گيرد و دغدغه اصلي پژوهشگر، مباحث نظري تمدن است. آثار توين‌بي و نوشته‌هاي هانتينگتون را مي‌توان نمونه‌هايي از اين نوع رويکرد مطالعات تمدني به حساب آورد.(11)
در خصوص تمدن اسلامي نيز مي‌توان اين دو نوع رويکرد مطالعاتي را از هم بازشناخت؛ رويکردي که به توصيف و گزارش بخش‌هاي گوناگون تمدن اسلامي پرداخته و در پي نظريه‌پردازي براي آن نيست، بر خلاف رويکرد دوم که در صدد تبيين نظري تمدن اسلامي است و با بررسي مباني فکري، انسان‌شناختي و ساير پيشفرض‌هاي موجود در اين زمينه، به ارائه نظريه مي‌پردازد. مطالعات تمدني اشخاصي، چون جرجي‌زيدان، گوستاولوبون و نظاير آنها در باب تمدن اسلامي، از نوع رويکرد گزارش‌گونه است، هرچند که اين‌گونه مطالعات نيز خالي از نظريه و تحليل نيست. کتاب آدام متز نيز در همين گروه قابل دسته‌بندي مي‌باشد،(12) زيرا رويکرد وي در مطالعات تمدن اسلامي، گزارشي‌ـ‌توصيفي است، با اين حال، از تحليل‌هاي هرچند اندک وي نيز نمي‌توان غافل بود.

2ـ3.محتواي ‌کتاب
 

کتاب تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، ترجمه کتاب رنسانس اسلامي آدام متز مي‌باشد که از ترجمه عربي آن به فارسي برگردانده‌ شده است. اين کتاب در دو جلد تنظيم گرديده که هر جلد، فصل‌هاي متعددي دارد. فصل اول، از جلداول، به سرزمين‌هاي اسلامي در قرن چهارم هجري پرداخته و با بهره‌گيري از آثار جغرافي‌دانان مسلمان، حدود و وسعت سرزمين‌هاي اسلامي دراين قرن را بيان کرده است. فصل دوم اين جلد، به طور مختصر درباره خلفاي عباسي و فاطمي که در قرن چهارم حکومت مي‌کردند، بحث كرده است. فصل سوم، به بيان اميران و فرمانرواياني اختصاص يافته که علاوه ‌بر خلفاي عباسي و فاطمي، در سرزمين‌هاي اسلامي فرمان مي‌راندند، مانند آل‌بويه، حمدانيان، سامانيان و... . فصل چهارم اين جلد، وضعيت يهوديان، مسيحيان و ديگر اقليت‌هاي موجود در مملکت پهناور اسلامي طي قرن چهارم هجري را گزارش کرده‌است. در فصل پنجم، درباره تشيع و فرقه‌هاي مرتبط با آن، بحث ‌شده است. فصل ششم، درباره سازمان اداري مسلمانان در اين قرن مي‌باشد. در فصل هفتم به بيان وزارت و وصف وزيران پرداخته است، مسائل مالي مسلمانان در قرن چهارم که از موضوعات مهم آن عصر به حساب مي‌آيد، در فصل هشتم کتاب گنجانده‌ شده‌است. همچنين رسوم دارالخلافه، اشراف، بردگان، دانشمندان، علوم ‌ديني، مذاهب فقهي، قضاوت و قضات، علم لغت و ادبيات، از ديگر ‌مطالب اين جلد مي‌باشد که به ترتيب، در فصل‌هاي نهم، دهم، يازدهم، دوازدهم، سيزدهم، چهاردهم، پانزدهم، شانزدهم و هفدهم درباره آنها بحث شده است.
جلددوم کتاب هرچند جلد جداگانه‌اي به حساب مي‌آيد، اما فصول آن از حيث شمارش و ترتيب در ادامه فصل‌هاي جلد اول قرار دارد. بنابراين، علم جغرافيا، فصل هيجدهم را تشکيل مي‌دهد که در اول جلد دوم واقع شده است. فصل نوزدهم به گرايش‌ها و آيين‌هاي ديني مسلمانان در قرن چهارم هجري اختصاص يافته است. همين‌طور اخلاق و عادات، احوال ‌معيشت، وضع شهرها، نوع جشن‌ها، محصولات و صنايع، بازرگاني، کشتيراني در رودخانه‌ها، ارتباطات زميني و وضعيت دريانوردي از ديگر مطالب جلد دوم است که هر کدام به ترتيب در فصل‌هاي بيستم، بيست‌ و يکم، بيست‌ و دوم، بيست‌ و سوم، بيست‌ و چهارم، بيست‌ و پنجم، بيست‌ و ششم، بيست‌ و هفتم،بيست‌وهشتم و بيست ‌و نهم واقع شده‌ است.(13)
محتواي کتاب مورد بحث به‌گونه‌اي گستره تمدن اسلامي در قرن چهارم‌ هجري را پوشش مي‌دهد. با توجه به مؤلفه‌هاي تمدني در آن زمان مي‌توان گفت که بخش‌هاي عمده مظاهر تمدن اسلامي در گستره بخش‌ها و بحث‌هاي کتاب آدام متز واقع شده است، از جمله آيين‌ها و گرايش‌هاي ديني، اخلاق و عادات، نوع و چگونگي جشن‌‌هاي رايج، انواع طبقات اجتماعي، ميزان و سطح رفاه زندگي، ضوابط حاکم بر انواع مراودات و رفتارهاي اجتماعي، دانش‌ و انديشه، کتاب و کتابخانه، شعر و ادبيات و ساير گزاره‌هاي فرهنگي و اجتماعي که در مجموع، رکن رکين يک تمدن و بخش نرم افزاري آن را تشکيل مي‌دهد. همچنين نظام حکومتي، نهادهاي سياسي، سازمان‌هاي اداري، ابزار و وسايل مورد استفاده افراد جامعه، صنايع و دست‌ساخته‌هاي مسلمانان، سيستم‌ حمل و نقل زميني و دريايي، اداره بازرگاني و تجاري، وضعيت و چگونگي شهرها، نوع معماري و ساختمان ‌سازي و ساير مظاهر تمدني، از مهم‌ترين بخش‌هايي ‌است که با جزئيات در اين کتاب مطرح شده است.
ورود تفصيلي و همه‌جانبه آدام متز به تمدن اسلامي هرچند جاي ستايش و تحسين دارد، ولي از زاويه ديگر مي‌توان همين نکته را بر وي خرده گرفت، چه به ‌رغم گستردگي و ميان‌رشته‌اي بودن کتابش، وي در همه ‌بخش‌ها و زمينه‌هاي مطرح ‌شده، تخصص لازم و آگاهي کارشناسانه ندارد.

پي نوشت ها :
 

*دانشجوي دكتري تاريخ اسلام جامعه المصطفي العالميه
** استاديار جامعه المصطفي العالميه
1. عبد الرحمن بدوي، فرهنگ کامل خاورشناسان، ترجمه شکرالله خاکرند، ص389
2. همان
3. خيرالدين زرکلي، الاعلام، ج1، ص282
4. عبدالرحمن بدوي، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص390.
5. همان.
6. خير الدين زرکلي، الاعلام، ج1، ص282.
7. عبد الرحمن بدوي، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص390.
8. عليرضا ذکاوتي قراگزلو، مقدمه، ترجمه فارسي کتاب تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، ص 10.
9. خير الدين زرکلي، الاعلام، ج1، ص282.
10. عبدالرحمن بدوي، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص390.
11. محسن الويري، «رويکرد مطالعات تمدني»، فصل‌نامه تاريخ اسلام، ش 20، زمستان1383، ص 5‌‌ ـ20.
12. همان.
13. آدام متز، تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، ترجمه، عليرضا ذکاوتي قراگزلو، ج 1، ص 13ـ310 و ج 2، ص 311ـ55.
 

منبع: نشريه تاريخ در آينه پژوهش شماره 26